karenkaren، تا این لحظه: 13 سال و 7 ماه و 8 روز سن داره

جگرگوشه ام و من

دوباره ..

بابایی رفت و دوباره جگر گوشه و من تنها شدیم.. چقدر با بابایی بازی کرد نمایشگاه بین المللی هم بردیمش و کلی کتاب و سی دی براش خریدیم .. احساس میکنم اسباب بازی راضیش نمیکنه و باید کم کم ببرمش بیرون پارک .. هوا هم که قربونش برم یا ابریه یا بارونه جگر گوشه همش میخواد راه ببریمش اصلا رو چهار دست و پا نمیمونه ...
18 ارديبهشت 1390

لحظات سخت تنهایی جگر گوشه و مامی

جگر گوشه ام روز بروز داره بزرگ میشه و به قول خودم آقا میشه فقط این وسط تنهایی زجر مون میده بابایی به خاطر درامد بیشتر توی یه شهر دیگه زندگی میکنه هر 2یا 3هفته یه بار میاد پیشمون  ... امروز واسه جگر گوشه یه توپ زرد خریدم روش عکس اسپایدر منه خوشش اومد و کلی با پا شوت زد  میخواستم فیلم برداری کنم حواسش پرت شد و دیگه بازی نکرد از وقتی هم مامان جان اومده پیشمون کلا خیلی سرحاله ولی هیچ چی بابا نمیشه دقیقا 7روز دیگه 7ماهگیش تموم میشه
8 ارديبهشت 1390