دوباره ..
بابایی رفت و دوباره جگر گوشه و من تنها شدیم.. چقدر با بابایی بازی کرد نمایشگاه بین المللی هم بردیمش و کلی کتاب و سی دی براش خریدیم .. احساس میکنم اسباب بازی راضیش نمیکنه و باید کم کم ببرمش بیرون پارک .. هوا هم که قربونش برم یا ابریه یا بارونه جگر گوشه همش میخواد راه ببریمش اصلا رو چهار دست و پا نمیمونه ...
نویسنده :
شیرین
11:36